سیر تحول کاشیکاری در آثار معماری دوره صفویه تا امروز: هنر کاشیگری و کاشیکاری از آرایههای ارزشمند وابسته به معماری است که ذوق، سلیقه و هنرمندی کاشیگری سرزمین ما آن را به درجهای از رشد رسانده است که تحسین بینندگان را برانگیخته است.
معماری دوره صفوی
آنجایی که صلح بین دولت جوان صفویه و پیر عثمانی برقرار شده و اقوام سرکش ازبک سرکوب شدند، نهایت از توجه شاهان صفوی و ذوق و شوق معماران هنرمند، بهحق آثاری چون بازارها، کاخهای بسیار شگرف شاهی، کوشکهای وسیع و بس زیبا، باغات متعدد مشجر و مصفا با تمام اصول و قواعد باغ سازی ایرانی، مساجد جامع و بزرگ چهارایوانی در شهرها، مدارس علمیه متعدّد، آبادی و عمرانی بقاع متبرکه، پلسازیها، سدسازیها، آب انبارهای بسیار بزرگ برای شُرب آب عامه مردم در نقاط مختلف شهر، حمامهای عمومی ساخته شد. همچنین کاروانسراهای متعدد درون شهری و برون شهری، یخچالها برای تهیه یخ تابستانها، کبوترخانهها برای تهیه کود کشاورزی، دژهای مستحکم نظامی و بسیاری دیگر آفریده شد که هریک شاخص، اساس و شالوده عمیقی از طرح، اجرا و خصوصاً نماسازیهای بیهمتایی با کاربرد کاشی و… برای ایران شد.
کاشیکاری دوره صفوی
در این دوره معماری بینهایت متحول شده و خصوصاً به «کاشیکاری»، توجه بسیار فراوان شد، حال به نکاتی از «اصول کاشیکاری دوره صفویه» اشاره میکنیم:
طراحی نقوش: در این شیوه از اسلیمی، ختایی درهم تنیده «رو، وارو»، پیچکهای افشان جفتِ چپ و راست گل بوته جقهای، گُلابتونهای چپ و راست، گلهای دهن اژدر، گلهای شاه عباسی تخمکدار خُرد و کلان و بسیاری دیگر به تکامل رسید.
هفت قلم خط: در این دوره خوشنویسی و خطاطی مورد بازنگری و تجدیدنظر عمیق قرار گرفت و علاوه بر خط اصیل کوفی و انواع آن خطوط دیگری، چون (نسخ، ثلث، محَقَق، ریحان، رقاع، نستعلیق) و شاخههای دیگری از آنها به سرحد کمال مطلوب رسید و در کتیبههای آثار معماری، آن هم با ساخت «کاشی معرق یا کاشی هفت رنگی و…» مورد استفاده قرار گرفت. تزیینات خط بنائی که به علت شیوه خاص نگارش ان به خط معقلی نیز شهرت یافته است، زیباترین شکل ترکیب آجر و کاشی را به روی بناها نمایش میدهد.
تهیه کاشیهای خشتی نوباب: در این زمان تهیه کاشی «گلی و جسمی» با رنگهای متنوع، شفاف، پر جلا و بیشتر از انواع (جذاب) الوانِ دوره تیموری برای ساخت «کاشی معرق» تهیه شده و به تعالی رسید.
کاشی پیچ (زغره): این عنصر کاشی از رنگهای جذاب (الوان) تهیه شده، اما تک رنگ آن برای نبش «صفهها، ایوانها، محرابها و…» با حرکت مدور تحت زوایای ۳۰.۴۵، ۶۰ درجه و در فرم فتیلهای در «کاشیکاری» استفاده میشده است. پیچ کاشی بیشتر به نام فتیله پیچ مشهور شده و در دوره صفویه پیچ بیشتر با رنگ فیروزهای در بناها و آثار اسلامی، همچون فیلگوشسازیهای بلند شبستان مسجد شیخ لطف الله و بسیاری دیگر به کار رفته است.
خلق نقوش گره
تحول و تکامل هرچه بیشتر با کارهای گره به نام هندسه نقوش برای «کاشیکاری و سایر هنرهای وابسته به معماری»، که از فلسفه علم هندسه سخن میگوید، هر روز برای «کاشیکاری آن دوران» آفریده میشد.
- پنجره معرق کاشی: برای نور رسانی و تهویه هوا به قسمتهای داخلی آثار معماری، خصوصاً در گردونه و ساقه گنبدها، پنجره کاشی پدیده ارزشمندی بود که بهوجود آمد.
- کاشی هفت رنگ: از آنجاکه ادامه شیوه کاشیکاری معرق از قرن یازدهم هجری به دلیل اقتصادی، مقرون به صرفه نبوده کاشیکاری نوع هفت رنگ مرسوم ومتداول شد.
- هنر معقلی سازی: از «گلچین، گره و خط» در انواع بسیار متنوع و زیبا و با قاعده و اصول ابداع شده با «رنگهای الوان کاشی» مورد بهرهمندی قرار گرفت.
- کاشی زیر نقشی: با خلق کاشیهای خشتی هندسی با نقوش بسیار بدیع و اصطلاحاً «قلم گیریهای بسیار ظریف» و با به کاربردن لعابهای الوان پرجلا با رنگهای «معدنی، اکسیدها، فلزات، خصوصاً طلا» و در نتیجه به وجود آمدن نوعی کاشیهای اصطلاحاً «کاشی زرین» برای بارگاه مقدس رضوی و نوعی دیگر برای ازارههای بقعه خواجه ربیع و مکانهای دیگر به وجود آمد.
- کاشی پیش بُر: این کاشی کاری فقط از نقوش هندسی همچون گره تشکیل شده و فاقد حرکات از نقوش دیگر معمول در کاشیکاری است. نظر به اینکه لعاب کاشی سطح و کنارههای سطح را تا بدنه آلات ممزوج میکند، عمر روش کاشی پیش بُر بیشتر از روش تهیه کاشی گره در حالت معمولی میباشد، اما به علت صرف وقت و هزینه زیاد مورد استقبال نبوده است.
- نقاشی روی کاشی: یکی از پدیدههای بسیار ارزشمند هنر کاشیگری در دوره صفویه هنر «نقاشی بر روی کاشی» بوده است. متأسفانه به علت تعصبات مذهبی این پدیده بسیار شگرف و زیبا منع شد.
- عناصر تزیینی طاقی: عناصری بسیار باقاعده از هندسه و با فلسفه از محاسبه از افکار خلاقان آن است که برای (رسمیبندیها، کاربندیها، یزدیبندیها، گونهسازیها، اختربندیها، طاسهسازیها، قطاربندیها، مقرنسسازیهای آونگ و آویزدار، مقرنسسازیهای طاس و نیمطاسدار «تخته به تخته») با کاربری از مصالح گوناگون، خصوصاً «کاشیکاریهای معرق»، با خلاقیت فراوان بهوجود آمد.
معماری دوره نادری
ایران دوره نادری سراسر سرکشی، آشوب و… بوده که نادر همواره گرفتار سرکوبی بود و کمتر به عمران و آبادانی میرسید، اما در همین دوران به دلیل ارادت نادر به مولای متقیان، علی (ع)، بارگاه علی مرتضی به بهترین شکل ممکن «طلاکاری و کاشیکاری» شد. پدیده شگرف کاشیکاری در این برهه از زمان، کاربرد خط ثلث شکسته سه رگی بنایی برای ساقه «گلدسته نادری» در بارگاه حضرت رضا میباشد، که دارای ویژگی خاص است.
معماری دوره زندیه
هنر کاشیکاری در دوره زندیه همان سبک و سیاق دوره صفویه بود. در این دوره روش مقرنسبندی، که از قالبگیریهای اصطلاحاً نری و مادگی (مقعر و محدب) و با کاشیکاری معرق انجام میشد، جای خود را به کاشیهای هفت رنگی خُرد (کوچک) داد. همچنین برای اولینبار طرح کاشی هفت رنگی با استفاده از رنگهای «قرمز» بهوجود آمد که از لعاب «تیزآب سلطانی و طلا» استفاده میشود.
امیداواریم به این زودی خسته نشده باشید و در ادامه مقاله سیر تحول کاشیکاری در آثار معماری دوره صفویه تا امروز، ما را همراهی کنید
معماری دوره قاجاریه
هنرمندان دوره قاجار صاحبِ سنتی، تکامل یافته در صنعت کاشیگری شده بودند که ضمن اشتغال، اجرای برنامههای ساختمانی حکام توسعه و کاربرد بیشتر یافت. هنر کاشیکاری دوره قاجاریه برای آثار مذهبی، بقاع متبرکه، مدارس علمیه و… عموماً همان سبک و روش دوره ارزشمند صفویه بوده است. بنابراین در خیابانکشیهای جدید برای دکاکین و… با داشتن سرپایه عمودی، افقی، پشت بغلها و… از هنر معقلی سازی کاشی و آجر، ارزشهای بدیع آفریده شد. زیرکنسولها و ایوانها، خصوصاً در معابر و خیابانها، از پدیده طاسه سازی، رسمی بندی و کاربندی، آن هم با کاربری کاشی کاری از انواع نقوش، خصوصاً گره هندسی، بهره میگرفتهاند. در این دوره پدیده دروازه سازیها با کاربری کاشی، خصوصاً «هنر معقلی سازی» بوده و از «گلچین، گره و حتی خط معقلی» استفاده میشده است.
کاشی هفت رنگی نقش گل اناری: در این دوره با ابداع کاشیهای هفت رنگی با نقش گلهای بوتهای بزرگ و رنگ و لعاب «قرمز گل اناری»، پدیده جدیدی برای کاشیکاری ایران به وجود آمد.
کاشی لَخت زیر رنگی: در این برهه از زمان، خلق کاشیهای زیر رنگی منقوش گود و برجسته با شمسه هشت یا شمسه بند رومی کشیده بر زمینه کاشی مربع و مربع مستطیل بزرگ، با نقوش گوناگون و جدا از روش سلطان سنجری به وجود آمد. این کاشی دارای شفافیت و جلای فوق العادهای میباشد. همچنین عمر این کاشی به مراتب بیشتر از کاشی هفت رنگی است.
کاشی هفت رنگی مقرنس: خلق کاشیهای هندسی منظم و نامنظم به روش هفت رنگی با نقوش ریز و دلنشین و الوان (جذاب) و متنوع برای مقرنس بندیها و طاسهسازیها و… انجام میگرفت.
کاشی قازمقازی: در روش پخت کاشیهای گلی «قازمقازی (گل باقلی) کاشی تک رنگ سفید ۱۵.۱۵ سانتیمتری تا ۹۰۰ درجه پخته میشده، سپس تا حدود ۱۲۰۰ درجه حرارت و با استفاده عمدی از چوب خشک و «نمدار» برای سوخت کوره سبب پیچش دود و دود زدگی کاشی شده و در نتیجه «خالهای بادمجانی» بر سطح کاشی ظاهر میشده است.
کاشی معرق گره اندر گره: پدیده شگرف هنر گرهچینی از کاشیکاری در دوره قاجاریه، به وجود آوردن «شاهگره» بوده که امروزه گره اندر گره نامیده میشود. در این اصول اساس کار تقارن در تمامی اصطلاحاً آلات خصوصاً شمسهها میباشد. همچنین نوع رنگآمیزی آلات کاشی به گونهای متضاد از حاشیه با گرههای میانی تعیین میشود. این حالت سبب تفکیک نقوش گره از یکدیگر میشود.
معماری دوره پهلوی اول
در دوره سردار سپه، پهلوی اول کاشیکاری منقوش، «چهره نگاره» با پوشش لباس فرم نظامیگری خود پدیدهای نو از کاشی هفت رنگی بوده است. همچنین تا اواسط دوره پهلوی اول، از هنر کاشیکاری برای مکانهای دولتی و ادارات بهرهها برده میشد. همچنین برای نماسازی خیابانکشیهای جدید، خصوصاً دکاکین و سراها، از نقوش معقلی سازی کاشی استفاده میشد. در این دوره از وجود کاشیهای «گل مگلی» استفاده میشد.
کاشی لعاب پَر: از ویژگی هنر کاشی تراشی به وجود آوردن نقوش با (تیشه۸ داری) از کاشیهای خشتی گلی تک رنگ بوده است که با مهارت و سلیقه تیشه داران کاشی تراش، پدیده شگرفی به نام (کاشی نقش از لعاب پران۹) به وجود میآمد.
معماری دوره پهلوی دوم
بنا به سیاست زمان، کاشی کاری برای مساجد و مدارس علمیه، خصوصاً بقاع متبرکه، رونق گرفت و پدیدههای شگرفی نیز در بارگاه حضرت رضا (ع) به وجود آمد. در این زمان از هنر کاشیکاری معرق و از «نقوش، گره هندسی، خط و… برای مزار بزرگان و مفاخر همچون: سعدی، حافظ، حکیم عمر خیام، کمال الملک و… هنرهای بدیع خلق شد.
معماری دوران جمهوری اسلامی
در نظام جمهوری اسلامی به ساخت بناهای مذهبی توجه ویژهای مبذول میشود. به همین دلیل طراحیهای جامع و مطلوبی برای این آثار به وجود آمده و نماسازیها از ارزشهای هنرهای قدسی معماری کاملاً برخوردار میباشند. در این دوره با بهرهگیری از هنرهای تزیینی اسلامی و عناصر طاقی، همچون: رسمیبندیها، کاربندیها، یزدیبندیها، مقرنس سازیها، طاسه سازیها و بسیاری هنرهای دیگر از کاشی انجام میشود. همچنین از هنرهای بدیع معقلی سازی، گره، کاشی معرق و غیره استفاده فراوان برده میشود.